سلام

تو اولین فصل از اولین کتاب برنامه نویسی رشته کامپیوتر قراره که با ویژوال بیسیک و برنامه نویسی آشنا بشیم .

ببینید عزیزان :

اولین مبحث تقسیم بندی انواع زبان های برنامه نویسی هستش که از چهار دیدگاه میشه زبان های برنامه نویسی رو تقسیم بندی کرد:

الف) نزدیکی به زبان ماشین :

            1.سطح پایین :که برای انسان درک و فهم اون خیلی مشکل هستش و در واقع یه آدمی میخواد که خیلی مخ باشه و این حرفا

            2.سطح میانی :اون هم درک و فهمش نیازمند مخ فراوان هستش ولی نسبه به قبلی آسون تره!

            3.سطح بالا : که به زبان محاوره ای انگلیسی (زبان کشور های کفر ) نزدیک هست و کلا جوریه که انسان راحت میتونه درکش کنه.

ب)نوع ترجمه :

1.مفسری : زبانی که شما باهاش برنامه مینویسید رو حین برنامه نویسی به زبان کامپیوتر ( صفر و یک ) ترجمه میکنه .

            2. کامپایلری:این هم زبان برنامه نویسی شما رو به زبان کامپیوتر تبدیل میکنه منتها بعد از نوشتن برنامه و قبل از اجرای اون

ج)رابط برنامه نویسی :

            1.مبتنی بر متن : یه چیزی شبیه به DOS خودمون

            2.مبتنی بر گرافیک : یا همون ویژوال یا دیداری

د)روش های برنامه نویسی :

            1.زیرروالی

            2. ساخت یافته

            3. مدولار

            4.شیء گرا ---(برای این چار تا مورد توضیح مناسبی تو کتاب نبود ولی هرکی توضیح ساده ای براش تونست بیاره تو نظرات بگه تا مطلبمون کامل تر باشه)

خب تا اینجا آشنایی با برنامه سازی بود توضیحات بیشتر تو کتاب هست .

میرسیم به اصل مطلب :

طراحی برنامه برای حل مساله :

اول باید مساله رو برا خودمون تحلیل کنیم . یعنی برای ما مشخص بشه که تو برناممون چیا رو از کاربر میگیریم – چیکار باید بکنیم – چی رو به کاربر تحویل بدیم.

بعد از این که این سه مورد مشخص شد باید با شبه کد (مراحل انجام کار رو به طوری که برامون قابل درک باشه مینویسیم) مراحل تبدیل ورودی به خروجی رو طی کنیم

حالا نوبت میرسه به پیاده سازی برنامه که اونم توش سه تا کار داره:

اول :شبه کد (مراحل تبدیل ورودی به خروجی رو میگم) رو به زبان برنامه نویسی (که فعلا زبان برنامه نویسی که یاد میگیریم VB هستش) ترجمه میکنیم.

دوم: برنامه رو عیب یابی میکنیم یعنی هر چیزی رو که ممکن هست کاربر به برنامه بده رو خودمون اول امتحان میکنیم ببینیم برنامه درست عمل میکنه یانه . اگه درست بود که فبها ولی اگه ایراد داشت باید کد های برنامه رو تصحیح کنیم.

برای توضیحات بیشتر صفحات 10 تا 19 کتاب رو مطالعه بفرمایید.

برای آشنایی با محیط ویژوال بیسیک هم میتونید صفحات 20 تا 27 کتاب رو مطالعه بفر مایید ( بخاطر این توضیح ندادم که نام بردن نوار ها و پنجره ها یه خورده خیلی مبتدیانه است و نیاز به توضیح نداره ولی اگه کسی واقعا نمیدونه چی به چیه بهتره یه نیم نگاهی به کتاب بندازه)

خب میرسیم به قسمت مشخصه ها متد ها و رویداد ها:

هر شیء در محیط ویژوال (همون ویژوال بیسیک خودمون) یه مشخصاتی داره که میشه اونهارو هم بصورت دستی و هم بصورت کد تغییر داد که برای تغییر مشخصه های شیء بصورت دستی باید شیء رو انتخاب کنید و در پنجره Properties  مقدار مشخصه رو بسته به نیاز تغییر بدید ولی اگه نیاز شد مشخصه ای از یک شیء حین اجرای برنامه بوسیله ی کاربر عوض بشه میتونیم اون رو با کد تغییر بدیم که اونهم روش خاص خودش رو داره.

رویداد :

وقتی روی یه چیزی کلیک میکنیم – راست کلیک میکنیم – دابل کلیک میکنیم – یا با کلید Tab روش میریم در واقع برای اون اشیاء اتفاقاتی رخ میده که به اون رویداد میگن .

مثلا رویداد    gotfocusزمانی رخ میده که یک شیء در محیط برنامه فوکوس بگیرد (همون نوار نقطه نقطه ای که وقتی کامپیوتر اخطار میده دور کلید OK کشیده میشه)

یا رویداد Click وقتی روی میده که روی یک شیء کلیک بشه و...

که برای توضیحات بیشتر به ص30 کتاب مراجعه فرمایید.

برای اینکه برای هر رویدادی کد بنویسیم میتوانیم از منوی view گزینه ی code  را بزنیم یا F7 را بزنیم یا روش شیء دابل کلیک کنیم و پس از انجام یکی از کار های بالا اول نام شیء رو در سمت چپ و بالا در پنجره ظاهر شده انتخاب کنیم و بعد  در سمت راست رویداد مورد نظر رو انتخاب میکنیم و کد هامون رو مینویسیم.

در زمانی که میخوایم مشخصه ای رو با کد تغییر بدیم باید به شکل زیر کد نویسی  کنیم:

مقدار مورد نظر = مشخصه . نام شیء

همونطور که در بالا میبینید برای این که به هرچیزی در ویژوال مقدار بدیم باید نام اون در در سمت چپ مساوی و مقدار مورد نظر رو در سمت راست مساوی بنویسیم

مثلا اگه میخوایم به متغییر N  مقدار 100 را بدهیم باید کد به صورت زیر باشد :

N=100

برای آشنایی با برخی از مشخصه های مهم در ویژوال بیسیک بهتره یه نگاهی به ص 29 بندازید.

برای اجرای یک برنامه در ویژوال میتوانیم سه کار انجام دهیم

1.      فشار دادن کلید F5  (راحته نه ؟)

2.      انتخاب ابزار start  از بالا در نوار ابزار

3.      باز کردن منوی run و انتخاب گزینه start (کی میره این همه راه رو؟)

خب این بود خلاصه فصل اول کتابمون اگه همه ی مطالب گفته شده رو متوجه شده باشید که میدونم اکثرا متوجه شدید میتونیم در پست بعدی فصل دوم رو با هم یاد بگیریم.

امیدوارم خستتون نکرده باشم از اینکه مطلب رو تا اینجا بدقت مطالعه فرمودید ممنونم گرچه بعضیا هم همینجوری یه اسکرولی کردن صفحه رو که ببینن آخر مطلب چیه از اونا هم ممنونم که به مطلبون ارزش دادن و یه سری زدن.

هر سخن غلطی در مطلب یا هر ابهامی بود یا هر سوالی بود در نظرات اعلام کنید در خدمتیم.

خلاصه اگه خوبی ای بدی ای در مطلب دیدین ببخشین و اگه زحمتی نیست برای بهتر شده وبلاگ یه نظری بدین .

نظر دادن سخت نیست بخدا خیلی راحته یه نظری بدین ما هم دلگرم میشیم به ادامه ی فعالیت.

کپی برداری بدون ذکر منبع بلا مانع است ولی خداییش زحمت کشیدم برای مطلب اگه زحمت نیست وقتی کپی میکننین با ذکر منبع باشه !